معرفی کتاب: این راهش نیست

معرفی کتاب: این راهش نیست

عنوان کتاب: این راهش نیست نویسنده: اریک بارکر چرا هرآنچه در مورد موفقیت می‌دانید (عمدتا) اشتباه هست؟ آنچه در پس پرده وجود دارد و شما باید بدانید اکثر توصیه‌هایی که تا‌به‌حال در رابطه با موفقیت شنیده‌اید منطقی، جدی… و البته کاملاً اشتباه هستند. اریک بارکر در کتاب این راهش نیست از علم شگفت‌انگیزِ ورای چیزی که در حقیقت تعیین‌کننده موفقیت است، و مهم‌تر از آن، از نحوه دستیابی به آن پرده برمی‌دارد. در کتاب این راهش نیست پی می‌بریم که: چرا دانشجویان ممتاز به‌ندرت میلیونر می‌شوند؟ چگونه بزرگ‌ترین ضعف شما می‌تواند بزرگ‌ترین قدرت شما به‌حساب بیاید؟ آیا افراد بااخلاق افرادی ناموفق هستند؟ چرا بهترین درس در رابطه با همکاری‌کردن را باید از اعضای باندهای متخلف، دزدان دریایی و قاتلان زنجیره‌ای یاد بگیریم؟ چرا تلاش برای بالابردن اعتمادبه‌نفس کار درستی نیست؟ چگونه فلسفه بودا راه‌حل بهتری پیش پای ما قرار می‌دهد؟ راز «ثبات قدم» که موجب شده تکاوران نیروی دریایی و بازماندگانی که از خطر جان سالم به‌در برده‌‌اند به مسیر خود ادامه دهند چیست؟ چگونه با استفاده از استراتژی چنگیزخان، خطاهای آلبرت_انیشتین و درس کوچکی از مرد عنکبوتی می‌توان بین کار و زندگی تعادل برقرار کرد؟ با نگاهی به ورای آنچه افراد بسیار موفق را از همه ما جدا می‌کند می‌توانیم یاد بگیریم برای هرچه بیشتر شبیه‌شدن به آنها چه کاری می‌توانیم انجام دهیم-و در بعضی موارد پی می‌بریم که چرا بهتر است شبیه آنها نباشیم. کتاب «این راهش نیست» از آماری تکان‌دهنده و مثال‌ها و روایاتی شگفت‌انگیز استفاده کرده تا به شما کمک کند مسیر درست را از غلط تشخیص دهید و دیگر به‌جای رؤیاپردازی درمورد موفقیت، به همان گونه‌ای زندگی کنید که دلتان می‌خواهد. بدون اینکه به افراد شارلاتان شبیه شوید چه درس‌هایی می‌توانید از آن‌ها بگیرید؟ یکی از مسائلی که در کل تحقیق به آن اشاره شده بود این بود که افراد شارلاتان از اینکه کمی خودنمایی کنند نمی‌ترسند. آن‌ها از خودشان تعریف می‌کنند، گفتگو می‌کنند و خودشان را نشان می‌دهند. شما هم می‌توانید بدون اینکه به فردی شارلاتان تبدیل شوید همین کارها را انجام دهید. ممکن است نتوانید همۀ آنچه را آن‌ها به‌ دست می‌آورند به‌ دست آورید ولی می‌توانید از قرار دادن خودتان در آن موقعیت سود ببرید – بدون اینکه روح خود را از دست بدهید. شما قطعاً به دیده‌ شدن نیاز دارید. رئیس شما باید شما را دوست داشته باشد. این مسئله گواهی بر داشتن دنیایی نامهربان و بی‌احساس نیست؛ طبیعت اینگونه است. سخت کار‌ کردن هیچ فایده‌ای نخواهد داشت اگر رئیس‌تان نداند باید برای این کار به چه کسی پاداش دهد. آیا شما انتظار دارید محصولی بدون اینکه عرضه شود به فروش برسد؟ به‌ احتمال‌ زیاد خیر. پس بهترین کار چیست؟ هر روز جمعه‌ها برای رئیس خود ایمیلی ارسال کنید و تمام کارهایی که در طول آن هفته انجام داده‌اید را برای او گزارش کنید؛ نیازی نیست کار خاصی انجام دهید، فقط سریعاً کار خوبی را که انجام داده‌اید انتقال دهید. شما ممکن است فکر کنید آن‌ها می‌دانند شما چه کاری انجام می‌دهید؛ ولی سر آن‌ها شلوغ است. آن‌ها هم مسائل خودشان را دارند. با این کار آن‌ها قدر کار شما را خواهند دانست و شروع می‌کنند درمورد چیزهای خوبی که به گوششان می‌رسد با شما صحبت می‌کنند (البته چیزهایی که از شما شنیده‌اند.) و زمانی که وقت اضافه‌ حقوق و ترفیع فرا می‌رسد (یا قصد افزودن مواردی به رزومۀ خود را دارید) فقط کافی‌ست برای اینکه به خود یادآوری کنید دقیقاً به چه علت چنین کارمند خوبی هستید به ایمیل‌های خود نگاهی بیندازید. فهرست مطالب مقدمۀ مترجم مقدمه: چه چیزی واقعاً موجب موفقیت می‌شود؟ فصل اول: اگر می‌خواهیم موفق شویم آیا باید محافظه‌کارانه و طبق آنچه به ما گفته شده عمل کنیم؟ فصل دوم: آیا افراد بااخلاق افرادی ناموفق هستند؟ فصل سوم: آیا کسی که تسلیم شود هرگز برنده نخواهد شد و یک برنده هرگز تسلیم نمی‌شود؟ فصل چهارم: مهم چیزهایی نیستند که انجام می‌دهید بلکه کسانی هستند که می‌شناسید (مگر اینکه واقعاً کارهایی که انجام می‌دهید مهم باشند) فصل پنجم: به خودتان ایمان داشته باشید… البته بعضی‌ وقت‌ها فصل ششم: کار، کار، کار… یا تعادل میان زندگی و کار؟ نتیجه‌گیری: چه‌چیزی موجب موفقیت در زندگی می‌شود؟